کاخن

کاخن

کاخن : نوازنده بر روی کاخون می نشیند و با ضربات کف دست و انگشتان که بر روی صفحه جلویی ساز می کوبد ، صدایی خاص و زنگ دار تولید می کند . مهم‌ترین ناحیه صدادهی قسمت فوقانی است که روی آن ضربه می‌زنند، چوبیست مخصوص و نازک و بدون گره. در قسمت پشت ساز حفره‌ای ایجاد شده است همانند حفره گیتار که صدای بم از آنجا خارج شود، پشت صفحه اصلی فنر متصل شده که صدای اصلی کاخون را تولید میکند.

بهترین سازندگان این ساز در کشور پرو هستند.

ساختار کاخن

کاخون جعبه ای شش وجهی و مکعب مستطیل شکل است که پنج وجه آن را از یک لایه چوب نازک به ضخامت ۳/۱ تا ۲ سانتیمتر (۵/۰ تا ۷۵/۰ اینچ) می سازند . وجه ششم (که یکی از مستطیل هاست) از یک لایه تخته سه لای نازک پوشانیده می شود . این وجه که سطح ضربه خورنده یا سر(Head) کاحون است “تاپا” (Tapa) نام دارد . حفره صدا(Sound hole) در وجه كناری “تاپا” تعبیه می گردد

صفحه چوبی “تاپا” را معمولا به طور کامل به جعبه کاخون نمی چسبانند ، به طوری که در نواحی فوقانی اش فقط در چند نقطه به کاخون متصل است . با این تمهید هنگام ضربه زدن به “تاپا” صدایی گِزمانند و خاص با افه لرزشی از کاخون به گوش می رسد .

کاخن

کاخن

فاکتورهایی که در خصوصیات صوتی کاخون از قبیل ارتفاع (زیری و بمی) ، حجم ، طنین و کاراکتر ویه صدای آن موثرند عبارتند از اندازه و شکل کاخون ، جنس و ضخامت چوب مورد استفاده در ساخت آن و اندازه و محل تعبیه حفره صدا

نوع چوبی که صفحه “تاپا” را تشکیل می دهد بسیار متنوع است و بستگی دارد به اینکه سازنده (یا سفارش دهنده) چه نوع صدایی را ترجیح می دهد .

صداهای با تنالیته پایین (بم) گرم و مطبوعند و صداهای با تنالیته بالا (زیر) واضح و درخشانند ، بدون آنکه تغییری در ویژگیهای صوتی کاخون از نظر کاراکتر ایجاد شود . برای ساخت صفحه “تاپا” معمولا از چوبهای درخت گیلاس ، ماهون و افرا استفاده می کنند ؛ در حالیکه بقیه قسمتهای کاخون را از چوب کاج ، صنوبر و یا سایر چوبهای سفید مرغوب می سازند .

اخیراً یک پرکاشنسیت پرویی به نام روبرتو چینو بولانیوس (Roberto chino Bolanos) یک کاخون از جنس پلِکسی گلاس (Plexiglass)ابداع نمود که پلِکسی کاخون (Plexicajon) نام دارد

بدنه شفاف این کاخون از کاخون سنتی بزرگتر و سنگین تر است و حجم صدای آن اندکی از کاخون سنتی بیشتر می باشد

کریس نیسِن (Chris Nissen) سازنده درام است و مبدع چند نوع کاخون قابل حمل درام های وی با نام ” Slapdrum” از شهرت جهانی برخوردارند .

در زیر دو نمونه از كاحونهای پرتابل وی به نام های Lapdrum” ” و “”Slapboxx دیده می شود

“Lapdrum” را بین رانها قرار می دهند و “Slapboxx” روی رانها واقع می شود . بدین ترتیب نوازنده می تواند براحتی بنشیند و پشتش به پشتی صندلی تكیه داشته باشد . ضمن اینكه كوچك و قابل حمل نقل هستند واز لحاظ نوع صدا نیز كاملا كاراكتر ویژه كاخون سنتی را القا می كنن

نوعی دیگر از كاخون به نام سُل كاخون (Solcajon) به صورت لوله های بلند ساخته شده مانند كونگا (Conga)نواخته می شود

عود

عود

عود : ساز عود در گروه سازهای زهی – زخمه‌ای قرار می‌گیرد، طول آن تقریبا ۸۵ سانتی متر است و هنگام نواختن به صورت افقی روی ران پا گذاشته می‌شود.این ساز در حقیقت‌ نوعی‌ سمبل‌ تاریخی‌ برای‌ سازهای‌ ایرانی‌ به شمار می‌آید و از آن در موسیقی سنتی خاورمیانه و شرق آفریقا استفاده می‌شود.

ریشه نام عود یا بربط

ریشه نام عود (و عمو زاده هم لغتش، لوت) برای این ساز ناشناخته است. لغت عربی العود یک تکه باریک از چوب شبیه به شکل یک کلش را مشخص می کند. شاید به مضراب چوبی که در قدیم و به صورت سنتی برای نواختن عود استفاده می شد، اشاره می کند. یا به باریکه های چوب مورد استفاده برای پشت ساز یا صفحه صدای چوبی که آنرا از سایر سازهای مشابه با بدنه های پوستی متمایز می کرد. تحقیقات توسط یک محقق چنین نشان می دهد که ممکن است لغت عود به سادگی یک لغت عاریه گرفته از لغت فارسی رود باشد که به معنای یک ساز سیم دار یا لوت بوده است.

عود

عود

اجزاء و ساختمان عود (بربط)

اجزاء عود عبارتند از :

صفحه

کاسه

(عودهای ترکیه دارای کاسه کوچک و ایرانی متوسط و عربی بزرگ) می¬باشد.

سیم¬گیر

شبکه (خورشیدی)

سیم¬ها

دسته

شیطانک

گوشی¬ها

سرپنچه

پل¬های زیر صفحه

مضراب

این ساز گلابی شکل دارای شکمی بزرگ و دسته آن کوتاه است که در بالای دسته دارای شکستگی می¬باشد. دسته آن بسیار کوتاه است به طوری که قسمت اعظم طول سیمها در امتداد شکم قرار گرفته است. سطح رویی از جنس چوب است که بر آن پنجره¬های مشبک و ۳ گل ساز به طور متقارن نسبت به هم وجود دارد و کاسه به صورت ترکه¬ای ساخته می¬شود و گاهی نیز به صورت یک تکه است. جنس چوب کاسه معمولاً از چوب گردو یا افرا می¬باشد.

عود فاقد دستان است و خرک ساز بسیار کوتاه و تا اندازه¬ای کشیده است که به دو صورت ثابت و متحرک ساخته می¬شود. معمولاً عود دارای ۱۰ سیم یا ۵ سیم جفتی است. تعداد سیمهای عود مختلف است و بنا به سلیقه نوازندگان می¬باشد.

گوشی¬های عود کاملاً به عقب خمیده است و در اطراف جایگاه بر روی دسته مستقر می¬باشد. سیم بست روی قسمت تحتانی بدنه طنین قرار داردکه فونکسیون خرک را بر عهده میگیرد.

عود توسط مضراب نواخته می¬شود که معمولاً در سه اندازه کوچک ، متوسط و بزرگ می¬باشد.

تمپو

تمپو

تمپو : تمپوی قطعات موسیقی اروپایی تا پیش از دوره کلاسیک، بسته به نوع قطعه، کمابیش ثابت و معلوم بود . از آن دوره به بعد تعیین تمپوی اثر برای آهنگساز رایج شد و آهنگ‌سازان در آغاز پارتیتور تمپوی مورد نظر خود را، معمولا با عبارات ایتالیایی، می‌نوشتند .

تمپو

تمپو

انواع سبک های تمپو

  • drum and bass averages a BPM of 160-180
  • dubstep is around 140 BPM
  • House varies between 118 and 135 BPM
  • hip-hop is around 115 BPM
  • Concert marches are typically ~120 BPM.
  • Screamers are usually 130-150 BPM
  • Largo is 40-60 BPM
  • Larghetto is 60-66 BPM
  • Adagio is 66-76 BPM
  • Andante is 76-108 BPM
  • Moderato is 108-120 BPM
  • Allegro is 120-168 BPM
  • Presto is 168-200 BPM
  • Prestissimo is 200+ BPM (These last according to my Sabine Zipbeat.)

تقریبا تمام اساتید دنیا دانسته و ندانسته به شاگرداشون میگویند برای تمرین تمپو رو روی ۶۰ بزارید . آیا تابه حال فکر کردید که چرا باید تمپو ۶۰ باشد. جرا نباید ۷۰ – ۸۰ یا اصلا ۶۱ باشد

دلیل این قضیه اینه که شما موقع یادگیری موسیقی باید بتونید زمان رو محاسبه کنید تانت ها رو درست و سرضرب اجرا کنید . باید انقدر تمرین کنید تا مغز بتون در زمان درست به انگشتاتون فرمان بده و نت دقیقا سر ضرب نواخته شه . از طرفی باید دقت کنید که حالت انگشت ها درست باشن و یا نت هایی رو که با چشم از روی مثلا دفتر نت می خونین درست تشخیص بدین و درست اجرا کنین .

سازدهنی

سازدهنی

سازدهنی : تولید صوت در این نوع سازها نتیجه ارتعاش یک زبانه از جنس فلز است که تنها یک سرآن به بدنه ساز متصل شده و انتهای دیگرش می تواند آزادانه حرکت کند. به ارتعاش درآمدن این زبانه‌ها در اثر عبورجریان هوا موجب تولید صدای ساز می شود. در دنیای بلوز، پاپ، جـاز و راک، صدای سازدهنی‌ ها به گوش مـی ‌رسند. سازی کوچک که انواع صداها از آن به گوش می رسد. آنچه که به وسیله لیتل والتـرجونیور ولز ، هاولین ولف، جیمز کاتن یا میک جگر نواخته می‌شود همگی ساز دهنی یا هارمونیکا هستند، اما هر یک صدایی منحصر به خود دارند. هارمونیکا که نوای آن سالهاست روح و قلب جهانیان را تسخیر کرده، سازی ساده و بی‌ تکلّف است.

سازدهنی

سازدهنی

از موسیقی کلاسیک گرفته تا کانتری گاوچران‌ها، از آهنـگهـای احساسی دور آتش کمـپ گرفته تا هیجان راک اند رول ، همه و همه با یک ساز ساده قابل اجرا هستند و کوچک و قابل حمل بودن و راحتی نوازندگی، آن را به یکی از پر طرفدارترین سازها تبدیل کرده است. اوتیس اسپن پیانیست مادی واترزکه یکی از بزرگترین و تاثیر گذار ترین آهنگسازهای سبک بلوز است می گوید: هارمونیکا مادر گروه موسیقی بلوز است .

تاریخچه سازدهنی

چین اولین کشوری است که می توان آن را ابداع کننده ی سازدهنی دانست. در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در چین زمان حکومت امپراطوری نین کاوا سازی با زبانه های چوبی وجود داشت که از نظر ساختمان و نوع صدا دهی بسیارشبیه به سازدهنی امروزی بود. اما ریشه سازدهنی های امروز را بایـد در اروپا و خصوصأ در آلمان جستجو کرد . در قرن ۱۷ میلادی برای کوک کردن صدا ارگ کلیسا از وسیله ای استـفاده می شد با تیغه های فلزی که با دمیدن درسوراخهای آن فرکانس ثابتی تولید می شد. این وسیله مشابه دیاپازون و بسیار بزرگ تر از سازدهنی های امروزی بود. در حقیقت پدرآکاردئون ، ملودیکا و سازدهنی محسوب می شود اما ساز دهنی های امروزی در سال ۱۸۱۸ توسط کریستین فردریک بوشمان ۱۶ ساله اختراع و درسال ۱۸۲۱ به عنوان ساز در برلین به ثبت رسید.ساز اختراعی بوشمان بوسیله دمیدن در تیغه های فـولادی به صدا درمی آمد وشامل یک سری زبانه از جنس فولاد بود که به طور افقی چیده شده بودند و فقط نتها با فوت کردن به صدا در می آمدند.در سال ۱۸۲۶ شخصی بنام ژوزف ریختر اختراع بوشمان را با اضافه کردن ردیف دوم زبانه بالای اولین ردیف ولی در جهت مخالف آن کامل نمود با ابداع ریختر تیغه های ردیف پائین درهنگام که فوت کردن و تیغه های بالا هنگامی که هوا به داخل مکش می شد‍ به صدا در می آمد.

انواع مختلف سازدهنی و کاربردشان

از انواع مختلف سازدهنی بر حسب قابلیت‌های مختلف و جنس صدایشان در سبک‌های خاصی از موسیقی بیشتر استفاده می‌شود که در اینجا به صورت مختصر و فهرست وار به آنها اشاره می‌کنیم:

• سازدهنی ترمولو و اکتاو: سبک‌های Folk و Pop

• سازدهنی دیاتونیک: سبک‌های Blues، Country، Rock، Irish، Folk و Pop

• سازدهنی کروماتیک: سبک‌های Classical، Jazz، Irish و Pop

• سازدهنی بیس و کورد: سبک‌های Classical و Pop البته بیشتر به صورت گروه نوازی

دف

دف

دف : از نوازندگان معروف این ساز می توان از بیژن کامکار، مسعود حبیبی نام برد . این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگ‌تر از آن و با صدای بم‌تر است. چنان‌که از کتاب‌های موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌آید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند.

در کتاب‌های لغت در معنی دف یا دایره می‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو می‌کشیدند.

دف

دف

در ایران کهن جلاجل وسیله‌ای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگ‌هایی بر آن می‌بستند و در جنگ‌ها به کار می‌بردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.

دف را که بر آن زنگوله تعبیه می‌کنند دف زنگی می‌گویند.

دف روح عارفانه و عاشقانه مردمان این دیار را با نام حق آشنا می کند.

کلاف اصلی دف

بدنه‌ای استوانه‌شکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیده‌شده‌است (بهترین نوع دف، با پوست حیوانات و در فصل بهار ساخته می‌شود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویه‌دار (اصطلاحاً برش فارسی) به هم چسبیده می‌شوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه می‌چسبد و با گل‌میخ محکم می‌شود.

تقسیم بندی ساختمان دف

ساختمان دف را می‌توان به اجزای زیر تقسیم کرد :

• کلاف اصلی

• پوست

• حلقه‌ها

• گل‌میخ‌ها

موسیقی کودک، ارف

موسیقی کودک، ارف

موسیقی کودک , ارف

موسیقی کودک , ارف

قیچک

قیچک

قیچک

قیچک

ویلنسل

ویلنسل

ویلنسل : گفته می‌شود که طنین صدای ویلنسل بیشترین شباهت را به صدای مردان دارد. این ساز جزء بدنی اصلی ارکستر سمفونیک و صدای باس در میان سازهای کوارتت زهی و هم‌چنین ساز ثابت ارکسترهای مجلسی است.

ویلنسل از اجزای تشکیل دهنده‌ای مانند ویلن ساخته می‌شود و تنها تفاوتش اندازه‌ی بزرگتر آن است. آرشه‌‌ی ویلنسل حدود دو سانتیمتر کوتاهتر و کمی سنگین تر از آرشه‌ ویلن است.

از نقطه نظر تاریخی، صدا و ساختمان ساز ویلنسل در خانواده‌ ویلن قرار می‌گیرد اما در دو مورد با ویلن و ویولا تفاوت دارد: وضعیت نواختن و انگشت گذاری.

ویلنسل

ویلنسل

به دلیل اندازه‌ بزرگ ویلنسل این ساز به صورت عمودی نواخته می‌شود (مانند ساز ویولا دا گامبا متعلق به دوره‌ رنسانس). در حال حاضر نوازندگان این ساز را بین پاهای خود قرار می‌دهند و انتهای آن روی پایه‌ فلزی روی زمین قرار می‌گیرد.

انگشت گذاری ساز ویلنسل در قرن هجدهم دچار تغییراتی شد. مهمترین این تغییرات رواج استفاده از انگشت شست در این ساز بود.

ویولنسل های معروف

ویولنسل های معروف عبارتند از:

• Andrea Amati، ساخته شده به سال ۱۵۷۲، نواخته شده بدست Wieland Kuijken

• Servais Stradivarius، در موزه Smithsonian در واشنگتن

• Davidov Stradivarius، نواخته شده بدست ژاکلین دوپره و یویوما

• Barjansky Stradivarius، نواخته شده بدست جولیان لوید وبر

• Bonjour Stradivarius، نواخته شده بدست سو بائه

• Paganini-Ladenburg Stradivarius، نواخته شده بدست کلایو گرین اسمیت از کوارتت زهی توکیو

• Duport Stradivarius، نواخته شده بدست مستیسلاو روستروپوویچ

• Piatti Stradivarius، ساخته شده به سال ۱۷۲۰، نواخته شده بدست کارلوس پریه¬تو